البته که این تمام من نیست

من از آنهایم , آنهایی که میمیرند حین دوست داشتن ...

البته که این تمام من نیست

من از آنهایم , آنهایی که میمیرند حین دوست داشتن ...

البته که این تمام من نیست

اینستاگرام , توییتر , تلگرام , فیسبوک و ... خیلی جاهای دیگه وجود داره تو فضای مجازی برای دیده شدن برای حرف زدن و برای به اشتراک گذاشتن ولی من نه میخوام دیده شم نه میخوام حرفام خونده شه فقط میخوام اینجا خودمو روحمو احساساتمو خالی کنم سبک شم ... نیاز دارم با کسی حرف بزنم ولی هر کسی یه برداشتی داره ... اینجا خودمم تنهایی ... بدون قضاوت بدون تنش و استرس ..
شاید گاهی کساایی هم ببینن ولی این دیده شدن برام راحت تره تا جاهای دیگه ...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

آدم هایی که بد هستن و کسی رو تحویل نمیگیرن ، همیشه عزیزن و از نظر همه خیییلی باشخصیت ان و همیشه مورد تمجید و تعریف بقیه قرار میگیرن !!

بی برو برگرد اینطوریه ...

حتی یکی بگه نه اصلا من اینطوری نیستم چرت میگه ... وقتی یکی به آدم محبت میکنه به مرور اون محبت تبدیل میشه وظیفه اش ...

ولی وقتی یکی هیچکسی رو تحویل نمیگیره و خودشو خیلی میگیره این آدم وقتی کوچیک ترین حرکتی بزنه که یه ذره توش محبت باشه همه از خوشحالی بال در میارن ... کلی ازش تشکر میکنن ...

واقعا دیدم که میگم...

همیشه سعی کردم هر کی ازم چیزی بخواد کمکش کنم ، همیشه نگران مشکلات بقیه بودم حتی بیشتر از خودش ...

ولی در نهایت وقتی خودم به کسی نیاز داشتم دور و ورم خالی بوده ...

تنها بودم ...

یه نفرم نبود که کمترین توجهی داشته باشه...

 چرااا  ؟؟؟؟؟؟؟؟؟

چطور میتونین انقد وقیح باشین؟؟

مام بلدیم عوضی باشیم بلدیم کسی رو تحویل نگیریم بلدیم خودمونو بزنیم به بیخیالی تو مشکلات شما ...

ولی نمیتونیم نه این که کودن و احمق باشیم ، نه !!!

چون #دلــمــون نــــمـــیــذاره مشکلات بقیه رو ببینیم و ساکت بشینیم...

فکر نکین خیلی زرنگین برعکس به نظر من خیلی آدم های احمقی هستین

میدونین چرا ؟؟؟

چون دیگه از چشم میوفتین ...

دیگه نمیشه بهتون اعتماد کرد...

همیشه سعی کردم موقع مشکلات بقیه کنارشون باشم

ولی رفتار همه رو دیدم وقتی خودم نیاز به کمک داشتم ...

جالب اینجاست وقتی ام گلایه میکنی که نبودی و تنها بودم و ...

با وقاحت کامل تو صورتت نگاه میکنن و میگن سرمون منت نذار ، تو همیشه خودتو خوب نشون میدی تا از بقیه بالاتر دیده بشی...

 چقد میتونین بی شعور و وقیح باشین ؟؟؟

شعور ندارین که کنارم باشین حداقل خفه شین و ارزش کاری کردم رو پایین نیارین ...

دهنتونو بخاطر خودتون ببندین تا حداقل دوباره بتونین ازم سوء استفاده کنین !!

تصمیم گرفتم دیگه برای هیچکسی دلسوزی نکنم حتی به نزدیک ترین افرد زندگیم ...

خوبی که از حد بگذرد نادان خیال بد کند...

به این رسیدم تهش تنهاییم

هیچکسی برای آدم نمیمونه نه پدر مادر نه خواهر برادر نه دوست و نه حتی همسر و بچه ها ...

یه جاهایی خودت تنهایی ، تنهای تنها ...

باید برای خودمون وقت بذاریم ... باید یه قسمتی بزرگی از احساسات و روحمون رو بذاریم کنار برای خودمون ...

همیشه نباید همه چیزمون رو وقف دیگران کنیم

تا یه جایی که تنها موندیم دیگه احساس ضعف و تنهایی نکنیم

بهترین کسی که میشه تا آخر عمر روش حساب کرد فقط و فقط خودمونیم ...

.

.

.

.

.

پ.ن : من از زندگیم راضی ام با کسی مشکل ندارم ولی فقط دلم پره از خیلیا ...

خوشبختم ... خدا رو شکر ... ولی یه وقتایی حس میکنم فقط خودم و خداییم ...

همین ... 

 

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۹ ، ۱۰:۵۴
الناز مقدمی

چند روزی هست سریال the leftovers یا بازماندگان رو تموم کردم ...

گل سر سبد تمام سریال هایی که دیدم ...

 

ژانر درام و امتیاز IMDB 8.3

 

نمیدونم چرا به این سریال زیاد توجه نشده ؟؟؟؟ باید کنار بهترین سریال ها قرار میگرفت...

تو یه جایی دیدم در موردش نوشته الماس ناشناخته در ایران ...

انقدر خوبی و نقاط قوت و هزاااااار تا قشنگی داره که واقعا نمیدونم از کجا شروع کنم ...

 

اول از همه از موسیقی بی نظیرش بگم  بگم که این سریال رو به یه شاهکار تبدیل میکنه ، موسیقی زیبا و گوووش نواز مکس ریشتر افسانه ای ....

تا مغز استخون نفوذ میکنه ...

 

در مورد داستان فیلم بخوام بگم که غم زیااااادی (و صد البته زیبا) تو تک تک ثانیه های سریال هست پر از حس افسردگی ...

میخوام مرگ رو مثال بزنم ولی مرگ به همه چی پایان میده این سریال یه حسی مثه سرطان داره...

تو رو با خودش میکشه تو عمیق ترین قسمت درد و رنج ... باهاش غرق میشی ولی نمیتونی خودتو بکشی بالا یعنی نمیخوای که بکشی ...

آروم آروم تمام حس رنج و غمش رو بهت تزریق میکنه ...

یهو چشمتو باز میکنی میبینی شدی یه بخشی از داستان ، انگار که کنار شخصیت اصلی نشستی و یه دنیا افسردگی و غم رو دوشته ...

حس شیرینیه ... تجربه فوق العاده ای بود ....

سریال تبدیل میشه به یکی از اعضای بدنت که اگه نباشه همه چی تمومه .....

من تجربه خودم رو از دیدن این سریال گفتم ، دوست ندارم حتی ذره ای از داستان اصلی رو بگم و نقدش کنم ؛ حیفه که اسپویل بشه ...

ارزش هزار بار دیدنو داره ...

به جرات میگم سریال هیچ نکته ی منفی نداره ...

شاید برای یه عده چند قسمت اول یکم کند پیش بره ولی حیف میشد اگه ریز به ریز همه چی رو نشون نمیدادن ، اینو آخر سریال متوجه میشین که چقدر هر ثانیه با ارزش بوده ...

 

 

کسانی که عزیزی رو از دست دادن توصیه میکنم حتما این سریالو تماشا کنن واقعا نشون میده که چطور بعد عریزانمون با رنج و غصه ای که وجود داره کنار بیایم ...

درسته سخته ولی درد و رنج همیشه وجود داره و هیچ وقت از بین نمیره ، خاطراتشون همیشه هست ولی خب میشه باهاش کنار اومد ...

به قول یه نفر  که میگفت یه جایی رنج و غم تبدیل میشه به دوستت ، میشه کنارش چای نوشید ، میشه کنارش فیلم تماشا کرد ، باهاش بیرون رفت و در انتهای شب بهش شب بخیر گفت و کنارش خوابید ...

نباید اجازه بدی نابودت کنه ، درد و رنج همیشه وجود داره و نمیشه انکارش کرد ولی باید باهاش کنار بیای سخته ولی شدنیه ...

 

از معرفی فیلم به کجا رسیدیم ....

شاید همه ی این حرفا به خاطر حسیه که سریال بهم داده ... یاد میده که هر چقدرم دنیا عذاب آور باشه بازم چیزایی هست که به خاطرش باید به زندگی ادامه بدی ...

 

ابن لینک یکی از آهنگ های بی نظیرشه...

احتمالا به شکل لینک باز نکنه میتونین آدرسش رو کپی کنین تو گوگل و دانلودش کنین 

 

https://gratomic.ir/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%84%D9%88%D8%AF-%D8%A2%D9%87%D9%86%DA%AF-%D9%85%DA%A9%D8%B3-%D8%B1%DB%8C%D8%B4%D8%AA%D8%B1-the-departure/

 

البته آهنگ های زیادی داره ولی خب اینجا نمیشه همشو گذاشت...

 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ اسفند ۹۹ ، ۰۸:۲۲
الناز مقدمی

دیروز یه فیلمی دیدم به اسم افشاگر یا The Insider ...

ژانر دارم و امتیاز IMDB 7.8

 

اولش دیدم آل پاچینو بازی کرده خیلی ذوق کردم بعدم دیدم راسل کرو و کریستوفر پلامرم بازی کردن...

 

راسل کرو تو این فیلم بی نظیره مثه تمام فیلماش ...

 

محصول سال 1999 ، بر پایه رمان « مردی که زیاد میدانست » اثر ممارری ؛ در ضمن باید بگم که بر اساس واقعیت هست ...

 

به نظر من شروع فیلم طوریه که آدم فکر میکنه داره داستان اصلی رو روایت میکنه ولی بعد بیست دقیقه همه چی عوض میشه و تازه میفهمی قضیه از چه قراره ...

یکم کند پی میره ولی ارزششو داره...

 

ترکیب آل پاچینو و راسل کرو کنار هم واقعا زیبااااااست ... بازیشون بی نظیره ...

 

فضای فیلم ترکیب رنگ غمگین و سردی داره دقیقا مثه شخصیت اصلی فیلم !!!

 

موسیقی و فیلم برداریشم عالی بود...

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ اسفند ۹۹ ، ۰۷:۱۷
الناز مقدمی

 

 

جدیدن بعد از هزاااااار بار دیدن هری پاتر تصمیم گرفتم مجموعه ی کتاب هاشم بخونم ، از خیلی ها تعریفشو شنیده بودم که خیییلی عالیه و فیلم خیلی خلاصه شده ....

 

منتهی انقد کتاب گرون شده که اگه میخواستم تمام کتاب هاشو بخرم تقریبا نزدیک یه میلیون میشد البته کل مجموعه !!!

 

تصمیم گرفتم با احترام به مترجم و نویسنده و ناشر کتاب ، به صورت کاملا رایگان دانلودش کنم ...

 

هرچند هیچ لذتی بالاتر از ورق زدن برگه های کتاب و عطر یه کتاب نو نیست ولی خب چه میشه کرد تو این گرونی !!!

 

به هر حال شروع کردم به خوندن کتاب ها ... میتونم بگم بهترین تجربه ی مطالعم بود ، به من که خیلی چسبید ...

من یکی که کل فیلم های هری پاترو هزاربار دیده بودم ولی کتابش معرررررکه اس ...

 

مطالعه داستان خیلی خوبه ، باعث میشه فکرهای بیخود و مزخرفی که خوره ذهنمون هستن از بین بره ...

 

الان کتاب ششم رو تازه شروع کردم محفل ققنوس یک ..

 

از کتاب اول تا پنجم که شامل سنگ جادو ، تالار اسرار ، زندانی آزکابان و جام آتش یک و دو میشه میتونم بگم جام آتش معرررررررررررکه بود ، رسما باید یه مینی سریال ازش میساختن تا ده قسمت جا داشت .... وااااقعا فیلمشو خراب کردن با این همه خلاصه کردن های بیخود !!!!

 

کلام آخر خداکنه یا ارزونی بشه یا حقوق ها بیشتر شه تا بتونم کتاب هاشو بخرم !!!

 

الهی آمین 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ اسفند ۹۹ ، ۱۸:۱۶
الناز مقدمی

چند وقتیه که این وبلاگو دارم منتهی مطلبی نمیذاشتم ...

 

قبل اینم چند سالی یه وبلاگ دیگه داشتم ولی چون یه سری از اقوام آدرسشو داشتن ترجیح دادم منهدمش کنم...

 

الان شدیدن احساس نیاز میکنم که همچین جایی باشه و باهاش سرگرم شم...

 

بازگشت طوفانی اسکای واکر laugh

 

حالا هی میخوام پست بذارم ، هر چند کسی نمیخونه ولی برای دل خودم میذارم...

هرازگاهی ام شاید کسی راهشو گم کرد و از این جا سر درآورد ...

کی میدونه چی پیش میاد ؟؟؟؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ اسفند ۹۹ ، ۱۷:۴۴
الناز مقدمی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ اسفند ۹۹ ، ۱۲:۵۹
الناز مقدمی